ولی پــــــدر...
چهارشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۲:۳۵ ب.ظ
همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم
که با هر بار تراشیده شدن، کوچک و کوچک تر میشود . . .
ولی پـــــدر...
یک خودکار شکیل و زیباست
که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند،
خم به ابرو
نمیاورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست.
فقط هیچ کس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد . . .
عکس از حمید ارونَقی
- ۹۳/۰۲/۲۴
آنگاه، دریافتم که تو، نور جدا شدهای از آفتاب علی هستی، تا از پنجره هر خانهای، هستی را گرما ببخشی ؛ و اینگونه بود که علی علیهالسلام ، نماینده خدا و نبی شد و پدر، نماینده علی علیهالسلام .
تو را به من هدیه دادند و من امروز، تمامی خود را به تو هدیه خواهم کرد؛ اگر بپذیری.