بیــاتــاجوانمـــــ

بیــاتــاجوانمـــــ

دارد زماטּ آمـدنـت دیر مےشود
دارد جواטּ سینــہ زنت پیر مےشود


♥ مهــــــــــــــــــدے ♥ علیه‌السلام



الل‏هم عجل لولِیڪ الفرج
بحق زینب ڪبرے سلام‌الله‌علیها

روزشمار محرم عاشورا

۲۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عکس» ثبت شده است

۲۱
تیر

 

 

هنگامی که حضرت یوسف را در بازار مصر در معرض فروش قرار دادند،

مردی با دیدن چهره‌ی پاک و معصومانه‌ی آن حضرت متأثر شد

و رو به مردمی که برای خرید و فروش بَرده جمع شده بودند، گفت:

 

«به این کودک غریب و بی‌گناه رحم کنید و با او مهربان باشید».

 

حضرت یوسف که با وجود سن کم، ایمان و اعتمادبه‌نفس کاملی داشت، 

به آن مرد رو کرد و گفت:

 

«آن کس که خدا را دارد، گرفتار غربت و تنهایی نمی‌شود».

 

«ــــــــیارفیـــــــق من لارفیــــــق لهـــــــ»

 

 

  • کنیز ملکه مدینه
۰۵
خرداد

 

ارباب!

دیدن عکست تمام سهم من از توست

از "تو"

آن را هم جیره بندی کرده ام

تا مبادا توقعش زیاد شود

 

دل است دیگر

ممکن است فردا خودت را از من بخواهد!!!

 

 

  • کنیز ملکه مدینه
۱۹
دی

 

عشقت پایان ناپذیر

 

مےگوید:

آدم فقط یڪبار عاشق مےشود،

 

دروغ است تــــو باور نڪن.

 

مثلاً مـטּ خودم هر روز دوبارہ عاشقت مےشوم

حســــــــیـטּ

 

         

         ❤

         ❤

  • کنیز ملکه مدینه
۲۰
مهر

 

سینـہ‌زدטּ براے امام حسیــטּ علیه‌السلام
بدטּ را سبڪ و تمیز و زیبا مےڪند

تا جایے ڪـہ عڪس خوباטּ خدا در آטּ پیدا مےشود.
 

سینـہ‌زدטּ خیلے قشنگ و نافع است.
مواظب باش در طول سال چند دفعـہ سینـہ‌زدטּ را ترڪ نڪنی.
 
شخص وقتے سینـہ مےزند
،

یا امام بـہ دروטּ جاטּ آטּ سینـہ‌زטּ مےرود
یا
سینـہ‌زטּ بـہ دروטּ امام مےرود.


در همـہ‌ے عمرت یڪ نوبت هم ڪـہ شدہ

پیراهنت را در بیاور و لخت شو
و نیم ساعت براے

حضرت زهرا سلام الله‌علیها و امام حسیــטּ علیه‌السلام

سینــــــہ بزن.


حاج اسماعیل دولابی

  • کنیز ملکه مدینه
۰۳
شهریور

 

امام رئوف

 

مرد گفت: «سفر سختے بود. یڪ ماه طول ڪشید».

 

فرمودند: «خوش آمدی

 

مرد گفت: «ببخشید ڪـہ دیر وقت رسیدم.

بے‌پناه بودטּ مرا مجبور ڪرد

ڪـہ در ایـטּ وقت شب، مزاحم شما شوم».

 

لبخند زدند و فرمودند:

«با ما تعارف نڪن!

ما خانوادہ‌اے میهماטּ‌دوست هستیم».

 

در ایـטּ هنگام روغـטּ چراغ گردسوز فرو نشست

و شعلـہ‌اش آرام آرام ڪم‌نور شد.

 

میهماטּ دست برد تا روغـטּ در چراغ بریزد،

اما امام دست او را آرام برگرداند و خود، مخزטּ چراغ را پر ڪرد.

 

مرد گفت: «شرمندہ ام!

ڪاش ایـטּ قدر شما را بـہ زحمت نمے‌انداختم».

 

امام در حالے ڪـہ با تڪـہ پارچـہ‌ای،

روغـטּ را از دستش پاڪ مے‌ڪرد، فرمودند:

ما خانوادہ‌اے نیستیم ڪـہ میهماטּ را بـہ زحمت بیندازیم».

 

.

.

.

 

پسر، پسر فاطمـہ است

 

  • کنیز ملکه مدینه
folder98 facebook

آپلود عکسکد تغییر تصویر پس زمینه