یک سنگریزه، از اسمش پیداست؛
یعنی ریز است ناچیز است
اما همین سنگ اگر در جوراب یا کفشت باشد
تو را از راه رفتن واز حرکت باز میدارد!
بعضی چیزها ریز است ناچیز است؛
اما انسان را از حرکت در راه خدا
و به سمت خوبی ها باز میدارد...
یکی از آنها "نامهربانی نسبت به پدر و مادر" است!
هرچند کم باشد و در حد گفتن اف...!
این حرف خداست که فرمود :
لا تقل لهما اُف؛
به پدر ومادر خود اف هم نگو!
فهیمه پورمحمد
عکس از حمید اقدسی یزدلی
کوک کن ساعتِ خویش!
اعتباری به خروسِ سحری، نیست دگر
دیر خوابیده و برخاسـتنـش دشـوار است
کوک کن ساعتِ خویش!
که مـؤذّن، شبِ پیـش
دسته گل داده به آب
و در آغوش سحر رفته به خواب
کوک کن ساعتِ خویش!
شاطری نیست در این شهرِ بزرگ
که سحر برخیزد
شاطران با مددِ آهن و جوشِ شیرین
دیر برمی خیزند
کوک کن ساعتِ خویش!
که سحرگاه کسی
بقچه در زیر بغل،
راهیِ حمّامی نیست
که تو از لِخ لِخِ دمپایی و تک سرفه ی او برخیزی
کوک کن ساعتِ خویش!
رفتگر مُرده و این کوچه دگر
خالی از خِش خِشِ جارویِ شبِ رفتگر است
کوک کن ساعتِ خویش!
ماکیان ها همه مستِ خوابند
شهر هم . . .
خوابِ اینترنتیِ عصرِ اتم می بیند
کوک کن ساعتِ خویش!
که در این شهر، دگر مستی نیست
که تو وقتِ سحر، آنگاه که از میکده برمی گردد
از صدای سخن و زمزمه ی زیرِ لبش برخیزی
کوک کن ساعتِ خویش!
اعتباری به خروسِ سحری نیست دگر
و در این شهر سحرخیزی نیست
ـو ـسحر ـنزدیک ـاست
اللهمـــــــــعجلــــــــلولیکــــــــالفرج
بحقــــــزینبــــــکبری
شعر از کیوان هاشمی
به امید روزــــــــــــی
که هالیود را فتح ـــــــــــکنیم
تا بتوانیم با ـــــــــسینما
به دنیا اهل بیت ـــــــــــــــرا
ــــــــــــــــــــبشناسانیم